loading...

شـــلوغـــی

خدای چیزهای کوچک

بازدید : 247
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 5:38

با سیدعلی جلسه اسکایپی هفتگی داریم. مدت‌ها بود که شرکت نکرده بودم. قهر کرده بودم باهاش گمانم... تنها تنها و یه طرفه از جوابی که به سوالم داده بود، دلخور بودم.

امشب میگه خب فاطمه خانم احوال شما چکار می‌کنی... جواب که میدهم میپرسد راستی این عکس شما چیه؟ میگم تصویر صورت خودم هست. میگه عوضش میکنی؟ آخه بعضی وقتها هست بعضی وقتها نیست!

+ سیدعلی زیاد سر به سر خانمش میگذارد. یکبار وقتی خانم شان نبود گفت که زن و شوهر باید سر چیزهای بیخودی با هم جر و بحث کنند که خوش نمک شود زندگی... سر چیزهای جدی نه‌ها، مثلا گیر بده این چیه دستمال رو گذاشتی اینجا. امشب سر به سرش گذاشت که این خانمِ من بجای اینکه بیاد مسجد عبادت کنه اومده عاشق من شده (خانم ش شاگردش بوده در جلساتی که توی مسجد برگزار میکردند)... خانمش درجا گفت وقتی آدم به جای خدا شیطان رو عبادت میکنه همین میشه نتیجه ش دیگه!

«مسافر اشتباهی» قسمت سیزدهم
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی